ورق پاره های زنانه

کسی چه می داند..

شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاست مدارش می رقصد، یا پیانو می زند و آواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد،

کسی چه می داند...

شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلر به خاک و خون کشیدن دنیا بود،

کسی سر از کار زن ها در نمی آورد...

با سکوتشان شعر می خوانند، با لب  هایشان قطع نامه صادر می کنند، با موهاشان جنگ می طلبند، با چشم هاشان صلح...

کسی  چه می داند...

شاید آخرین بازمانده ی دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد...!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.